داستان کوتاه عشق

 
 
روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگر جوانی عاشق شد چه کند؟
 
من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند. برای بار دوم که از آنجا گذر کردم
 
زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟
 
من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد بهتر است. برای بار سوم که از آنجا
 
عبور می کردم.انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.
 
اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم

میخوای بدونی کی دوستت داره؟؟

http://persiano.mihanblog.com/ 

 میخوای بدونی کی دوستت داره؟؟

 

ادامه مطلب ...

دلم گرفته ....

دلم گرفته .... 

خیلی دلم گرفته ..... 

حالم خوب نیست ....

داغونم .............. 

داغون............ 

بریدم................. 

خستم........

کاش می دونستی چه قدر دوست دارم ..... 

کاش می دونستی بدون تو می میرم

ادامه مطلب ...