خسته ام میفهمید؟!

 

 

 

خسته ام میفهمید؟!
خسته از آمدن و رفتن و آوار شدن.

ادامه مطلب ...

قلبی شکست

 
ای آشنا می بینی قلبم شکست

باقیمانده محبت را ازمن گرفتند

دنیای احساسم خرابی دلگیری شد

خانه ی دل را گرفت گرد باد ماتم

بر قلب پر دردم نفس تازه ای ندمید

و فریاد دلم در سکوت آواره شد

گرمی محبتی نبود و پرنده ای که پرواز کرد

و تن سردم به جای قفس

مرهم نبود و از دردها بی حس گشتم

غریبی غمی که مهمان دلم شد

باز سکوت ،باز درد

و من همان غریبی، که بودم

اجازه هست؟

 
 
 
 
 
سلام عزیز مهربون، اجازه هست بشم فدات؟
 
اجازه هست تو شعر من، اثر بذاره خنده هات؟
ادامه مطلب ...