بازی تقدیر مرا زیر و زبر کرد
باز مرا روزگار دست به سر کرد
سهم من از عشق فقط خون جگر بود
عشق٬ فقط عشق مرا خون به جگر کرد
گفتم: از این قلب کمی عشق طلب کن
در جواب عشق من امّا و اگر کرد
از اضطراب رسیدن پر است جاده ی عشق
چه باک باشدش از غم دگر فتاده ی عشق؟