پروردگارا،
چگونه می توانم روی به توبه آورم درحالی که اسیر هواهای نفسانی خویشم ...
همیشه آرزویم این بوده است که حتی برای یک روزکه شده آنچه باشم که تو
می خواهی وآنچه کنم که تو می پسندی
ولی افسوس این نفس سرکش تا کنون مجال برآورده شدن این آرزو ر ابه من نداده است
خدایا، می ترسم، ازخویش وازاین سرنوشتی که درانتظارمن است
می ترسم از این بیابان و شوره زاری که در پیش روی من است
می ترسم که مرگ به سراغم بیاید آرزوی رسیدن به تو را این بار او از من
بستاند پس ای پروردگار بی همتا به لطف وکرم
خویش مرا از مرداب رهایی ده وتوانی ده خویشتن را
از هرچه بدی است پاک کنم
خدایا،
چگونه می توانم روی به سوی تو بیاورم و زبان به حمد و ثنایت بگشایم
درحالی که خود از کرده خویش آگاهم
چگونه می توانم دوستار تو باشم درحالی که برعهد و پیمانی که با تو بسته
ام وفادار نبوده ام
چگونه می توانم طلب عفو و بخشش کنم درحالی هنوز شعله های عصیان
در درونم فروزان است