گفتم : خسته ام...!
گفت : از رحمت خدا نا امید نشوید،
گفتم : هیچکس نمی داند در دلم چه می گذرد...!
گفت : خدا حایل است میان انسان و قلبش.
گفتم : کسی را ندارم...!
گفت : ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم.
گفتم : گویا فراموشم کرده ای...!
گفت : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.