رنگ آزادی
هراسانم . نالانم . پرسانم :
آسمانم ، کجاست آفتابم ؟
تو افکنده،شکسته،بازنده
گوینده:آن جاست تابنده!
ترسناک،هلناک،شرمناک
پوشانده چند قطره ای ابر روی آن تابناک!
من گرینده، با التماس طلبنده
آفتاب را آزاده خواهنده .
تو قلبت کوبنده ، غرّنده
اندکی اشک بارنده.
اشک،سفید. ابر،سیاه.
اشک،پاک. ابر پر گناه.
سفید،جنگ سیاه رونده.
سیاه،در میدان شکننده.
عاقبت در این زمان ومکان
شود پدیدار رنگین کمان. همان!
نویسنده:ع.حشمتی